کار سختیو پیش گرفتم تحمل ش برام خیلی سخته آسون نیست که همه ی گذشته رو فراموش کنی
اما خیلیا راحت فراموش می کنن آخه چطور می تونن؟؟؟؟
من درنگاه دوستام یه دختر شاد و بانشاطم که به حرفاشون با گوش جان گوش میدم و یک راهنمای خوبم هستم اما برای خودم هیچ کاری نمی تونم انجام بدم خوب خیلی سخته که به حرف همه گوش بدی اما به تو که میرسه کسی گوشش شنوا نیست آدم داغون میشه...
آهای آدما حالا که اون نیست کسی دیگه پیدا نمیشه که بامن همدردی کنه حرفامو گوش بده واقعا کسی نیست
من خدارو فراموش نکردم اما فقط خدائه که میتونه تنها باشه پس کفر نمی گم دلم یه همدرد می خواد ...... نبود ...... دل هیچکس مهربون نیست .....
اصلا کسی اینجا هست ..... کسی صدای منو میشنوه .....خدایا خودت بهم کمک کن ..... از بندهات و خودم و دل داغونم خسته شدم کمکم کن تا دوباره خودم بشم زندگی کنم .... نفس بکشم .......
هر چه می خواهد دل تنگت بگو عزیزم. این همه گوش شنوا.
Ko pas chera nemibinam albate beghir az to khanomi
خدایا عاصی وخسته به درگاه تو رو کردم،نماز عشق را آخر به خون دل وضو کردم،دلم دیگر به جان آمد در این شبهای تنهایی،بیا بشنو تو فریادی که پنهان درگلو کردم... خدایا گر تو درد عاشقی را می کشیدی تو هم زهر جدایی را به تلخی می چشیدی اگر چون من به مرگ آرزویت میرسیدی پشیمان میشدی از اینکه عشق را آفریدی بگو هرگز سفر کردی؟سفر با سختی وخون جگر کردی؟ برای قرص نانی صد خطر کردی؟ نکردی! بارالها، با کدامین تجربه بر ما نظر کردی؟
Mersi azizam khili ziba bod ama ino bedon khoda taghsiri nadare